دنیای امروز، جهان محصولات تجاری تهیشده از عنصر جوهری است. قهوههای بدون کافئین، خامههای بدون چربی، روغنهای بدون کلسترول و.... با تبلیغات فراوان درباره بیضرر بودن مصرف آنها در قفسههای انبوه فروشگاههای زنجیرهای به فروش میرسد و به طور فزایندهای از سوی مردم مصرف میشود. این اتفاق عجیبی نیست؟ قهوهای که کافئین ندارد و خامهای که چربی ندارد و روغنی که از مایه اصلی خود جدا شده است چگونه قرار است قهوه و خامه و روغن باشد؟ این محصولات به شدت پرطرفدارند و تبلییغات درباره ماهیت آنها به گونه ای شکل یافته است که انسان امروزی خیال میکند که هم آنها را مصرف کرده است و هم نکرده است. این الگوی خوبی برای شناخت پدیدهها و سوژههای جدید رسانهها در دنیای ماست. عناصر خالی شده از جوهر اصلی خود که فقط نام آن ها را یدک میکشند اما پرطرفدارتر از اصل ماده هستند و حس ناخوشایند مصرف پردافعه آن ها نیز از مصرفکننده دور شده است.
این منطق فراگیری برای دنیای مصرفی جدید ماست. هر آنچه بتواند به هر نحوی مانع از هضم شدن در دنیای بیایده و آرمان جدید باشد نه حذف که تبدیل به امری ماهیتا دگرگون میشود که همان شکل و شمایل را دارد ولی در واقع از هسته ماهوی خود تهی شده است. این دنیای تهیشدههاست.
فرآیند تهیسازی برای مصرف؛ بسیار نزدیک است با اتفاقی که این روزها بر صفحات تلویزیون ایرانیها در حال عرض اندام است. تکرار یک کلیشه جذاب عاشقانه، این روزها مخاطبان زیادی به تلویزیون ایران سرازیر کرده است. داستان یک پسر مذهبی و یک دختر غیرمذهبی که در دانشگاه با هم مواجه می شوند؛ دختر با مشاهده حرکت جوانمردانه پسر دچار تغییراتی می شود؛ عاشق پسر میشود و سرانجام به ازدواج میرسند. پسر آنی است که در عرف عمومی جامعه ایران به او حزباللهی میگویند. جوانان مومن و آرمانگرا و انقلابی معمولا با این مشخصات در دانشگاهها ظاهر میشوند و از این نظر تصور «حامد» شخصیت اصلی سریال به عنوان جوان مومن و حزباللهی جامعه سال ۹۶ ایران اصلا دور از ذهن نیست و دختر جوانی که نسبتی با این حرفها ندارند و حالا شیفته اخلاق و منش( واقعا اخلاق و منش؟ شیفته با اخلاق زشت هم میشد؟) او شده است و کمکم در حال به رنگ او در آمدن است.
داستان روایت میشود و جلوتر میرود و ما با مشخصات کاملی از شخصیت حامد روبرو میشویم. او بسیار مهربان است و دلسوز و فداکار؛ همیشه به طرز موکدی همچون ستارههای سینما خوش تیپ و خوش لباس و خوش ظاهر است. وقتی به خانه او می رویم متوجه می شویم که در خانه ویلایی کاخ مانندی زندگی می کند با انبوهی از امکانات لوکس و لاکچری و پدرش بنزسوار است و خودش در بهترین شرایط زیستی. حامد دوستانی در ظاهرا بسیج دانشجویی دانشگاه دارد اما هیچ گاه فعالیت اجتماعی، سیاسی و حداقل جمعی خاصی از او نمی بینیم. در هیچ جای فیلم حرکتی از شخصیت حزباللهی داستان نمی بینیم که نشان دهد با باورهای فعلی جامعه و وضعیت دانشگاه مخالفتی دارد و تلاشی فعالانه و محرک و غیرفردی برای بهبود جامعه پیرامونش انجام می دهد. واکنش او هنگام مواجه با دخترانی که قصد بدنامش کردند نه شرکت نکردن در جمعی است که از دور هم مشخص است بهانه ای بیش نیست بلکه پریدن از پنجره دانشگاه به حیاط است. گویی واقعا در این دانشگاه درس نمی خواند و یا اینکه به چیزی جز درس در دانشگاه اصلا فکر نمی کند. به شدت درسخوان است و انگار اساسا در باغ نیست و متوجه اطرافش نیست و نمیداند در جامعه امروز چه باید کند.
حامد شخصیت حزب اللهی «پدر»، پسر جوان و محجوبی است که دایره اسلامش به حفظ قرآن و حفظ روابط با محرم و نامحرم و نگاه نکردن مستقیم به دختر عاشقش (که البته همان هم با تشر دخترک کناری می رود) محدود است و در شرایط ملتهب دانشگاه و جامعه ایرانی دهه ۹۰ اصولا کاری به این ندارد که در جامعه اش چه می گذرد و حتی در جامعه کوچکی به اسم دانشگاه هم هیچ تحرک و فعالیتی ندارد که حزب اللهی های معمول جامعه ایران معمولا در پی اش هستند.
این همه آن تصویری است که شبکه دوم جمهوری اسلامی ایران بسیج شده است تا با استفاده از همه جذابیت های روایی و ظاهری از یک فرد حزب اللهی مفید و محبوب در جامعه فعلی ایران ارائه دهد. مشخص است که چنین تصویری، آدمی حزب اللهی که حتی به قیمت بدنام شدن خودش و جامعه اطرافش؛ گناه یک دختر را می خرد، زیباست و کلا مزاحمتی برای هر آنچه در اطراف می گذرد ندارد، تا چه اندازه محبوبیت عمومی در جامعه سیاست زده امروز ایران پیدا می کند. خوش تیپ بی آزاری که عقایدش برای خودش مهم است اما بهترین عنصر برای عشق ورزی است.
همه اینها در شرایطی است که برچسب عنوان «حزباللهی» به آدمهایی در جامعه ایران، در واقع دقیقا به دلیل مقاومت و مخالفت آنها با وضع موجودی است که هیچ آرمانی نمیپذیرد و همه تصورات از اجتماعی بودن دین را به کناری مینهد. و دقیقا مقاومت دربرابر این هسته اصلی جامعه جدید و بی آرمان جامعه ایران است که عنصری به نام حزباللهیها را در دهه ۷۰ تا ۹۰ متولد کرده است.
جدای از اینکه تعریفی که در سریال «پدر» از جامعه مذهبیون و انقلابیون میشود به شدت بر روی شیک بودن، تجملاتی زندگی کردن و اداهای زندگی طبقه بالا متمرکز است؛ و به این نحو نقش موثری در مصرفی کردن این دسته از جامعه دارد؛ همه آنچه سریال «پدر» را تبدیل به عنصری تقریبا خطرناک در جامعه ایران میکند؛ تصویر جامعه حزباللهی در ایران به شکلی کاملا خنثی و بیخطر و بیکنش و تبدیل این طبقه از جامعه ایران که علی الاصول همان باید مقابل منطق مصرف گرایی حاد جامعه بایستند به ابزاری مصرفی برای اموری غیر است. ابزاری که هیچ مخالفتی برنمیانگیزد؛ اصولا هیچ کنش جمعی و اجتماعیای ندارد که به کسی بربخورد و همان هسته مقاومتکنندهای که سبب حزباللهی بودنش شده است حذف شده است. دایره اسلامگرایی اش نهایتا به فردیاتی شخصی منتهی می شود و کسی نیست که از او خوشش نیاید.چون با همه جزئیات وضع موجود موافق است.
به همین ترتیب است که صفحات ایسنتاگرامی دختران جوان و نوجوان ایرانی این روزها پر است از فن پیجهایی به نام بازیگر نقش حامد در سریال پدر و میزان بازدید کلیپهای گفتگوهای و صحنههای عاشقانه او با لیلا به میلیون می رسد و دائما بازنشر میشود و در فضای افکار عمومی ایران این روزها حامد به عنوان یک سلبریتی دیگر شناخته شده است. یک حزباللهی که همه ویژگیهای ظاهری یک حزباللهی را دارد و در عین حال از همه ویژگیهایی که ممکن است مقابلهای در ذهن حتی یک نفر با او ایجاد شود پرهیز میشود و این دقیقا همان منطق مصرف در دنیای جدید است که باعث میشود حتی از مصرف آدمی که قرار است قطب مقابل این منطق باشد هم پرهیز نمیکند و در یک رسانه عمومی در جمهوری اسلامی ایران تعریف جوان حزباللهی را آنگونه که با منطق این جریان تداخل یا تقابلی ایجاد نکند به نحوی همهپسند تعریف میکند.
سریال با این حال رگههای بسیار امیدوارکنندهای از اصالت در یک خانواده مذهبی و تلاش برای حفظ آن را نشان میدهد و بسیار سعی کرده است تا نسبت عکس رویه جذب به دفع در جامعه ایران را طبیعی و متناسب کند و تا اندازهای موفق هم بوده است. اما آنچه خودآگاه یا ناخودآگاه در حال انجام آن است، بسیار مهمتر از کاری است که عامدانه سعی در نمایشش دارد.
نمونه حامد در سریال پدرنمونه قابل توجهی است برای آنچه رسانه ها امروز در تبدیل امور مقاوم به عناصر تهی شده و تغییر یافته برای مصرف انجام می دهند.
*مهر
نظرات